سفارش تبلیغ
صبا ویژن
حکمت (از سپاهیان خرد است) و هوس ضد آن . [امام صادق علیه السلام ـ در بیان سپاهیان خرد و نابخردی ـ]
کل بازدیدها:----345135---
بازدید امروز: ----15-----
بازدید دیروز: ----9-----
جستجو:
Image and video hosting by TinyPic
  •  RSS 

  • خانه

  • ارتباط با من

  • پارسی بلاگ

    هفته دوم اردیبهشت - شب هجران

  • لوگوی وبلاگ
    هفته دوم اردیبهشت - شب هجران

    استغفرالله الذی لا اله الا هو الحی القیوم، الرحمن الرحیم، بدیع السموات و الارض، من جمیع ظلمی و جرمی و اسرافی علی نفسی و اتوب و الیه.

    آمین یا رب العالمین

    ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

    امام زمان (عجّل الله تعالى فرجه الشّریف) فرمود:
    بر شما واجب است و به سود شما خواهد بود که معتقد باشید بر این که ما اهل بیت رسالت، محور و اساس امور، پیشویان هدایت و خلیفه خداوند متعال در زمین هستیم.
    مطالب بایگانی شده

    لوکوی دوستان من


  • فایده امام غایب چیست؟
    نویسنده: یک دوست شنبه 87/2/7 ساعت 9:32 صبح


     سوال:
    امامی که غایب است و مردم به آن دسترسی ندارد تا مشکلات خودشان را با او در میان بگذارند چگونه میتواند حجت خدا بر مردم باشد؟! فایده وجود چنین امامی در عصر غیبت چیست؟
     پاسخ:

    در ابتدا لازم است به چند نکته اشاره کنیم:
    1ـ مفهوم غایب بودن امام به این معنا نیست که وجود ناپیدا و رؤیایی دارد! بلکه آن حضرت مانند سایر انسانها از یک زندگی طبیعی، عینی و خارجی برخوردار است، به طوری که آن حضرت در میان مردم و در دل جامعه رفت و آمد دارد و گفتار مردم را میشنود و بر اجتماعات آنها وارد میشود و سلام می کند. او مردم را میبیند، ولی این مردمند که نمی توانند جمال مبارک آن حضرت را ببینند. به عبارتی دیگر هر چند امام مهدی ـ عج الله تعالی فرجه الشریف ـ ظهور ندارند ولی حضور دارند. به یک معنا این مردمند که از امام خویش غایبند.
    چنانکه مولای متقیان امام علی (ع) در این باره می فرماید:
    «هنگامی که امام غایب از نسل من، از دیده‌ها پنهان شود و مردم با غیبت او از حدود شروع بیرون روند، و توده مردم خیال کنند که حجت خدا از بین رفته و امامت باطل شده است! سوگند به خدای علی (ع) د رچنین روزی حجت خدا در میان آنهاست، در کوچه و بازار آنها گام بر می دارد، و در خانه‌های آنها وارد می شود، و در شرق و غرب جهان به سیاحت می‌پردازد و گفتار مردم را میشنود، و بر اجتماعات آنها وارد میشود، و سلام می کند، او مردم را می بیند، ولی مردم تا روز معین و وقت معین او را نمی‌بینند، تا جبرئیل میان آسمان و زمین بانگ برآورده و ظهور را اعلام کند. [1]
    آیا می توان سندی گویاتر از امیر المؤمنین (ع) پیدا کرد؟ ما با در دست داشتن این گونه اسناد محکم که همه آن را قبول دارند می‌گوییم: امام (ع) در میان مردم و با مردم است و بر امورات آنها نظارت دارد.
    2ـ از آنجا که بشر دارای علم محدودی است لذا نمیتواند به اسرار خداوند پی ببرد و عجولانه در مورد قضایای الهی قضاوت نماید. چنانکه میفرماید: «... وما اوتیتم من العلم الاّ قلیلا» [2] از دانش جز اندکی به شما داده نشده است.
    این آیه نشان می دهد که مجهولات بشر به مراتب بیشتر از معلومات او میباشد. بنابراین اگر علم هزارها بلکه میلیونها سال دیگر هم جلو برود هنوز معلومات او در برابر مجهولاتش بسیار مختصر و ناچیز است و تنها خداوند است که به همه چیز علم دارد و علم او ذاتی بوده و بی نهایت است. لذا کسی نمی تواند نسبت به وجود امری (مانند: غیبت امام زمان (عج) به علت عدم کشف سرّ این امر به آن اعتراض کند و آن را بی فایده و بی مصلحت بداند.
    3ـ غیبت امام زمان (عج) یک امر اتفاقی و بیسابقه نیست بلکه غیبت حجتهای الهی در مقطعی از زمان در سنت الهی یک امر معمولی بوده است چنانکه گروهی از اولیای الهی (مانند حضرت خضر، موسی، یونس، غُزیر، ابراهیم، صالح، ذوالقرنین و...) از دیدگان پنهان بودهاند ولی هرگز از حوادث و اوضاع زمان غفلت نداشتند به جهت ولایت و اختیاراتی که از جانب خدا به آنها داده شده بود پیوسته در اموال و نفوس تصرف میکرد و اوضاع را طبق مصالحی رهبری مینمودند. اگرچه تصرفات آنها نیز از دیدگان مردم عادی پنهان بود. [3]
    4ـ و در ضمن، این سؤال تازگی نداشته و تنها در عصر ما مطرح نشده است، بلکه از روایات اسلامی برمی آید که حتی پیش از تولد حضرت مهدی (عج) نیز این سؤال مطرح بوده و هنگامی که پیامبر اسلام و ائمه پیشین (ع) از مهدی و غیبت طولانی آن حضرت سخن به میان می آوردند، با چنین سؤالی روبرو می شدند و به آن پاسخ می گفتند. به عنوان نمونه:
    الف) پیامبر اسلام در پاسخ این پرسش که آیا شیعه در زمان غیبت، از وجود قائم فائدهای می برد؟ فرمود: بلی، سوگند به پروردگاری که مرا به پیامبری برانگیخت، در زمان غیبتش از او نفع می برند و از نور ولایتش بهره می گیرند، همانگونه که از خورشید به هنگام قرار گرفتن در پشت ابرها استفاده می کنند.[4]
    ب) امام صادق (ع) فرمود: از روزی که خداوند حضرت آدم را آفریده تا روز رستاخیز، زمین هیچگاه خالی از حجت نبوده و نخواهد بود، یا حجت ظاهر و آشکار و یا غایب و پنهان، و اگر حجت خدا نباشد، خدا ستایش نمی شود.
    روای پرسید: مردم چگونه از امام غایب و پنهان استفاده میکنند؟ حضرت فرمود: آن چنان که از خورشید پشت ابر استفاده می‌کنند. [5]
    ج) خود حضرت مهدی (عج) نیز روی این معنا تکیه کرده است. در توقیعی که آن حضرت در پاسخ به سؤالات «اسحاق بن یعقوب» صادر فرمود و توسط محمد بن عثمان تحویل اسحاق گردید، چنین نوشت: اما چگونگی استفاده مردم از من همچون استفاده آنهاست از خورشید، هنگامی که در پشت ابرها پنهان می‌شود. [6]
    با توجه به مقدمه فوق اینک برخی از فواید وجود امام (ع) در عصر غیبت را به اختصار مورد بررسی قرار می‌دهیم:
    1ـ امام قلب عالم امکان و واسطه فیض الهی
    طبق احادیث فراوانی که در موضوع امامت وارد شده، و بر اساس دلائلی که دانشمندان ارائه کردهاند، در بینش اسلامی امام، جان جهان است و جهان به وجود او وابستگی دارد. امام قلب عالم وجود، هسته مرکزی جهان هستی و «واسطه فیض» بین عالم و آفریدگار عالم است و از این جهت حضور و غیبت او تفاوتی ندارد. و اگر او ـ ولو به صورت ناشناس ـ در جهان نباشد، جهان هستی در هم فرو می‍ریزد. چنانکه امام صادق (ع) فرمود: اگر زمین بدون وجود امام بماند، ساکنان خود را در کام خود فرو می‌برد. [7]
    امام چهارم فرمود: در پرتو وجود ماست که خداوند آسمان را از فروپاشی ـ جز به اذن او ـ نگه میدارد. در پرتو وجود ماست که خداوند زمین را از لرزش و سلب آرامش ساکنانش، نگه میدارد، به واسطه ماست که خداوند باران نازل می کند و رحمت خود را میگستراند و برکات و نعمت‌های زمین را بیرون می آورد. و اگر آن کس از ما که در زمین است نبود، زمین اهل خود را فرو می‌برد. [8]
    2ـ پاسداری از آیین خدا
    امیر مؤمنان (ع) در یکی از سخنان خود در مورد لزوم وجود رهبران الهی در هر عصر و زمان می‌گوید:
    «خدایا چنین است، هرگز روی زمین از قیام کنندهای با حجت و دلیل، خالی نمی ماند، خواه ظاهر و آشکار باشد و خواه بیمناک و پنهان، تا دلائل و اسناد روشن الهی از بین نرود و به فراموشی نگراید...» [9]
    با گذشت زمان و آمیزش سلیقه‌ها و افکار شخصی به مسائل مذهبی و دراز شدن دست مفسده جویان به سوی تعالیم آسمانی، اصالت پارهای از قوانین الهی از دست میرود و دین دستخوش تغییرات زیانبخش می گردد.
    برای آنکه اصالت آیین الهی حفظ گردد و جلوی تحریفات و تغییرها و خرافات گرفته شود، باید این رشته به وسیله یک پیشوای معصوم ادامه یابد خواه آشکار و مشهود و خواه پنهان و ناشناس. در هر مؤسسه مهم، «صندوق آسیب ناپذیری» وجود دارد که اسناد مهم آن مؤسسه را در آن نگهداری می‌کنند تا از دستبرد دزدان یا خطر آتش سوزی و امثال این‌ها محفوظ بماند.
    سینه امام و روح بلندش نیز صندوق آسیبناپذیر حفظ اسناد آیین الهی است تا همه اصالت‌های نخستین و ویژگی‌های آسمانی این تعالیم را در خود نگهداری کند. [10]
    «ابن حجر عسقلانی» پس از نقل احادیثی حاکی از نزول حضرت عیسی (ع) به زمین هنگامی ظهور حضرت مهدی (عج) و اقتدای او به آن حضرت می نویسد:
    اینکه عیسی (ع) در آخر الزمان و نزدیک قیامت، به مردی از این امت اقتدا میکند و پشت سر او نماز میخواند، دلیل بر نظریه صحیح در میان دانشمندان اسلامی است که: زمین هرگز از وجود حجت که با دلائل و براهین آشکار، برای خدا قیام می کند، خالی نمی ماند. [11]
    3ـ امید بخشی
    در میدانهای نبرد، تمام کوشش سربازان زبده و فداکار معطوف این امر است که پرچم سپاه، در برابر حملات دشمن همچنان در اهتزاز باشد، و متقابلاً سربازان دشمن دائماً می کوشند پرچم آنها را سرنگون سازند، چرا که برقرار بودن پرچم، مایه دلگرمی سربازان و تلاش و کوشش مستمر آنها است.
    همچنین وجود فرمانده لشکر در مقرّ فرماندهی ـ هرچند ظاهراً خاموش و ساکت باشد ـ خونگرمی و پر حرارتی در عروق سربازان به گردش در میآورد و آنها را به تلاش بیشتر وا میدارد که فرمانده ما زنده است و پرچممان در اهتزاز!
    اما هرگاه خبر قتل فرمانده در میان سپاه پخش شود، یک لشکر عظیم با کارآیی فوق العاده، یک مرتبه روحیه خود را میبازد و متلاشی میگردد.
    رئیس یک جمعیت یا یک لشکر، مادام که زنده است. هر چند مثلاً در سفر یا فرضاً در بستر بیماری باشد، مایه حیات و حرکت و نظم و آرامش آنهاست، ولی شنیدن خبر از دست رفتن او گرد و غبار یأس و نومیدی را بر سر همه می‌پاشد.
    جمعیت شیعه طبق عقیدهای که به وجود امام زنده دارد، هر چند او را در میان خود نمیبیند، اما خود را تنها نمی داند، و اثر روانی این عقیده در روشن نگهداشتن چراغ امید در دلها و وادار ساختن افراد به خودسازی و آمادگی برای آن قیام بزرگ جهانی، کاملاً قابل درک است. [12]
    پرفسور «هانری کربن» استاد فلسفه در دانشگاه سوربن (فرانسه) و مستشرق نامدار فرانسوی می گوید:
    به عقیده من مذهب تشیع تنها مذهبی است که رابطه هدایت الهی را میان خدا و خلق برای همیشه نگه داشته است و به طور مستمر و پیوسته، ولایت را زنده و پا برجا می‌دارد.
    مذهب یهود، نبوت را که رابطه‌ای است واقعی میان خدا و عالم انسانی، در حضرت کلیم ختم کرده و پس از آن به نبوت حضرت مسیح و حضرت محمد (ص) اذعان ننموده و رابطه مزبور را قطع می‌کند. همچنین مسیحیان در حضرت مسیح متوقف شده‌اند. اهل سنت از مسلمانان نیز در حضرت محمد توقف کرده و با ختم نبوت در ایشان، دیگر رابطه ای میان خالق و مخلوق، موجود نمی‌دانند. تنها مذهب تشیع است که «نبوت» را با حضرت محمد (ص) ختم شده می‌داند، ولی «ولایت» را که همان رابطه هدایت و تکمیل میباشد، بعد از آن حضرت و برای همیشه زنده می‌داند[13].
    -----------------------------------------------
    [1] . «حتی اذا غاب المتغیّب من ولدی عن عیون الناس، و باح النّاس بفقده و اجمعوا علی انّ حتّی الحجّه ذاهبه و الامامه باطله... فوربّ علیٍّ انّ حجتها علیها قائمه، ماشیه فی طرقاتها، داخله فی دورها و قصورها، جوّاله فی شرق الأرض و غربها، تسمع الکلام و تسلّم علی الجماعه تری ولا تری الی الوقت والوعد و نداء المنادی من السّماء" یوم الخلاص، ط4، ص139.
    [2] . اسراء/85.
    [3] . جریان غیبت اولیای الهی در گذشته مکرر واقع شده است که در قران نیز به ان اشاره شده است.
    [4] . عن جابر الأنصاری أنّه سأل النبی (ص) هل ینتفع الشیعه بالقائم (عج) فی غیبته؟ فقال (ص): إی والّذی بعثنی بالنبوّه إنهم لیفتنعون له و یستفیدون بنور ولایته فی غیبته کانتفاع الناس بالشمس و إنّ جلّلها بالسّحاب ـ مجلسی، بحارالانوار، (تهران، المکتبه الاسلامیه، 1393 هـ ق) ج52، ص92.
    [5] . مجلسی، همان، ص92، ح6.
    [6] . طوسی، الغیبه، ص177 ـ مجلسی، همان کتاب، ص92 ـ إربلی، علی بن عیسی، کشف الغمه (تبریز، مکتبه بنی هاشمی، 1381 هـ ق) ج3، ص322.
    [7] . لو بقیت الأرض بغیر إمام ساعه لساخت صدوق، کمال الدین (قم، مؤسسه النشر الإسلامی (التابعه) لجماعه المدرسین بقم المشرفه، 1405 هـ ق) ج201ـ210، باب 21.
    [8] . لو بقیت الأرض بغیر إمام ساعه لساخت صدوق، کمال الدین (قم، مؤسسه النشر الإسلامی (التابعه) لجماعه المدرسین بقم المشرفه، 1405 هـ ق) ج201ـ210، باب 21.
    [9] . "اللهم بلی لا تخلوا الأرض من قائم لله بحجه إما ظاهراً مشهوراً مغموراً لئلاّ تبطل حجج الله و بیّناته" شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید (قاهره، دار احیاء الکتب العربیه، 1960 م)، ج18، ص147.
    [10] . آیه الله ناصر مکارم شیرازی، مهدی انقلابی دیگر (چاپ دوم، قم، مطبوعایت هدف) ص258ـ259.
    [11] . و فی صلاه عیسی خلف رجل من هذه الأمه مع کونه فی آخر الزمان و قرب قیامه الساعه، دلاله للصحیح من الاقوال أن الأرض لا تخلو عن قائم لله بحجته. احمد بن علی بن حجر العسقلانی فتح الباری، شرح صحیح البخاری (بیروت، دارالمعرفه) ج6، ص494.
    [12] . آیه الله مکارم شیرازی، ص255ـ256.
    [13] . سـالـنـامه 2 مکتب تشیع، مصاحبات استاد علامه طباطبایی با پروفسور هانری کربن دربارهی شیعه (1339 هـ ش) ص20. به نقل از سیره پیشوایان، تألیف مهدی پیشوائی.


    نظر شما راجع به این مطلب  ()


  • فلسفه سجده بر خاک چیست؟
    نویسنده: یک دوست چهارشنبه 87/2/4 ساعت 8:39 صبح

    قسمت دوم


     سوال:
    فلسفه سجده بر خاک چیست؟ و چرا شیعه بر مهر و تربت کربلا سجده می کند؟
     پاسخ:

    ج. روایاتی که می گویند سجده بر غیر زمین در حال عذر جایز است:
    در این قسمت به بیان حدیث انس بن مالک اکتفا می کنیم. انس می گوید: "ما با رسول خدا (صل الله علیه و آله) نماز می خواندیم. هرگاه یکی از ما به جهت شدت گرما، نمی توانستیم پیشانی خود را بر زمین بگذاریم، در حال سجده، پیراهن خود را پهن می کردیم و بر آن سجده می کردیم".
    این روایت در منابع مختلف اهل سنت؛ مانند صحیح بخاری و صحیح مسلم با الفاظ و تعابیر مختلف نقل شده است.[21]
    هر محقق و پژوهشگری با تحقیق و جست و جو در این احادیث به روشنی درمی یابد که تمام این روایات متمرکز در این مسئله هستند که اولاً سجده باید بر خاک باشد، پس از آن چیزهایی که از زمین می روید، غیر از خوردنی ها و پوشیدنی ها و در مرحله بعد (در حال اضطرار) بر پیراهن (پارچه) می توان سجده نمود.
    بنابراین و طبق این روایات فقها و علما این شاگردان مکتب اهل بیت (علیه السلام) به تبعیت از روایات ائمه (علیه السلام) می گویند: واجب است محل سجده در نماز زمین یا چیزی که از زمین می روید باشد و از چیزهایی که غالباً خوردنی و پوشیدنی نیست باشد.[22]
    اما این که چرا ما (شیعه) مقداری از خاک و گل را خشک می کنیم و به صورت مهر درآورده و بر آن سجده می کنیم؟ این به جهت دلایلی است که بعضی از آنها عبارت اند از:
    1. به جهت اطمینان به طهارت و پاک بودن آن است؛ زیرا که یکی از شرایط محل سجده (چیزی که بر آن سجده می شود) آن است که پاک باشد. همچنین برای اطمینان به مباح بودن آن؛ چرا که یکی از شرایط محل سجده مباح بودن آن است.
    2. به خاطر این که در زمان ما غالباً کف خانه ها، مساجد و ... با فرش پوشانده شده است و خاک یافت نمی شود، بنابراین، بر روی مهر سجده می کنیم.
    فلسفه سجده بر تربت امام حسین (علیه السلام)
    در این که چرا شیعه بر تربت امام حسین (علیه السلام) سجده می کند؟ باید گفت:
    1. در میان فقهای شیعه فقیهی را نمی توان یافت که قایل باشد، سجود بر خاک امام حسین واجب است، بلکه آنان می گویند هر خاکی که پاک و مباح باشد، سجده بر آن صحیح است. چنان که بیان شد. بلی آنان می گویند سجده بر خاک امام حسین (علیه السلام) مستحب است.[23]
    2. سجود بر تربت حسینی نمونه ای است از نمونه های سجده بر خاک و مسلمانان بر صحت سجده بر خاک و زمین اجماع دارند، پس وجهی برای استثنای تربت حسینی از مطلق زمین و خاک باقی نمی ماند، تا گفته شود چرا شیعه بر تربت امام حسین (علیه السلام) سجده می کند.
    3. اهل بیت (علیه السلام) تأکید فراوان داشتند بر سجود بر تربت حسینی و امام سجاد (علیه السلام) اولین امامی بود که بر تربت حسینی سجده کرد. تمام امامان (علیه السلام) بر خاک امام حسین (علیه السلام) سجده می کردند و بر استحباب آن تأکید داشتند. چنان که امام صادق (علیه السلام) می فرماید: "سجده بر تربت سید الشهداء حجاب های هفت گانه را بر می دارد".[24]
    4. وجوه فراوانی بر رجحان داشتن سجود بر تربت سید الشهدا دلالت می کند که بر اهل دانش پوشیده نیست؛ مثلا:
    الف. آموزه‏های اعتقادی: عمر بن سعد، صبح روز عاشورا نماز صبح را با لشکریانش به جماعت خواند، اما در ظهر همان روز امام حسین (علیه السلام) را به شهادت رساند. شیعه با سجده بر تربت حسینی در نماز، اعلان می کند که نماز مرده و بی روح؛ مانند نماز عمر بن سعد و حاکمش یزید و ... نمی خواند، بلکه نماز شیعه؛ مانند نماز امام حسین (علیه السلام)، جدش و پدرش است. این همان چیزی است که مفهوم ولایت اهل بیت (علیه السلام) را نزد شیعیانش محکم و استوار می کند .
    و به همین جهت ائمه (علیه السلام) به سجده بر تربت حسینی تأکید کردند؛ یعنی سجود بر تربت حسینی همان تسلیم و خضوع برای خدا است، با پیروی از راه اولیائش.
    ب. آموزه تاریخی: برخی تلاش کردند تا معالم و آموزه های غدیر که در آن با علی (علیه السلام) به عنوان امام و خلیفه بیعت شد و عاشورا که در زمان بنی امیه اتفاق افتاد را خاموش کنند. تربت حسینی سند زنده تاریخی است بر جنایات حکام بنی امیه در روز عاشورا. زمانی که ظالمان در طول تاریخ تا به امروز، تمام امکانات خویش را تجهیز کردند تا تعالیم و آموزه های غدیر و عاشورا را کم رنگ کنند و از بین ببرند.
    اما ائمه و اهل بیت (علیه السلام) حادثه عاشورای حسینی را از طریق مرثیه، گریه، زیارت و ... در جان و دل مردم و نسل ها رسوخ دادند و بین آنان و قیام عاشورا ارتباط برقرار نمودند. از این رهگذر مسئله اهمیت و تأکید بر تربت حسینی آشکار می شود.
    ج. آموزه های جهاد و شهادت: تربت حسینی یکی از چیزهایی است که می تواند انگیزه انقلاب و جهاد را در اکثریت مردم مسلمان تهیج کند و این همان چیزی است که امت اسلامی به آن نیازمند است. به ویژه در دنیایی که امروز ما در آن زندگی می کنیم و جامعه اسلامی مواجه با انواع جنگ ها است. تعامل و ارتباط با تربت حسینی، ارتباط با یک مقدار خاک جامد و بی روح نیست، بلکه تعامل و ارتباط با نیروی متحرک و مفهوم انقلاب و جهاد و ... است.
    علاوه بر اینها تربت امام حسین (علیه السلام) دارای آموزه های اخلاقی، سیاسی و عقیدتی – دینی مهم و ... است که مباحث مبسوط در این باره را باید در کتاب های مربوط به نهضت و قیام حسینی جست و جو نمود.[25]
    در پایان می گوییم: شیعه چه گناهی کرد؟ هنگامی که تمسک کرد به تعالیم رسول الله (صل الله علیه و آله) و عمل کرد طبق سنت و راه و روش آن حضرت و به افعال و کردار متیقن پیامبر (صل الله علیه و آله) متلزم شد و از چیزهای مشکوک در تشریع که یکی از آنها سجود بر پیراهن و فرش بدون عذر و غیر ضرورت است، دوری کرد.
    درباره این موضوع روایات فراوانی وجود دارد که به فلسفه نهی از سجود بر خوردنی ها و پوشیدنی ها اشاره می کند که یکی از آنها روایت هشام بن حکم است:
    هشام می گوید به امام صادق (علیه السلام) گفتم: "به ما خبر بده از چیزهایی که سجود بر آنها جایز است و چیزهایی که سجده بر آنها جایز نیست. امام صادق (علیه السلام) فرمود: "جایز نیست سجده مگر بر زمین و آنچه که از زمین می روید، مگر آنچه که خوردنی یا پوشیدنی است.
    هشام می گوید: عرض کردم جانم به فدایت، علت این امر چیست؟ امام (علیه السلام) فرمود: زیرا سجده خضوع برای خدا است، پس سزاوار نیست، بر خوردنی یا پوشیدنی باشد؛ چرا که مردم بنده خوردنی ها و پوشیدنی ها هستند، در حالی که سجده کننده در سجود خویش در عبادت و بندگی خدا است، پس سزاوار نیست که پیشانی اش بر معبود بندگان دنیا، کسانی که مغرور و به غرور دنیا شدند، باشد. سجود بر خاک فضیلتش بیشتر است؛ زیرا که سجده این چنینی در تواضع و خضوع برای خدای متعال رساتر و سزاوارتر است.[26]

    ----------------------------------------------
    [21] بخاری، صحیح، ج 1، ص 101؛ مسلم، صحیح، ج 2، ص 109؛ ابن ماجه، السنن، ج 1، ص 321؛ ابوداود، السنن، ج 1، ص 106.
    [22] نک: عروة الوثقی، ج 1، باب السجود، مایصح السجود علیه.
    [23] نک: تحریر الوسیلة، امام خمینی، ج 1، باب مایصح السجود علیه.
    [24] وسائل الشیعة، ج 6، ص 23.
    [25] عبدالمنعم حسن، بنور فاطمة اهتدیت، ص 203 – 204؛ به نقل از الفریفی، سید عبدالله، التشیع، ص 206.
    [26] من لایحضره الفقیه، ج 1، ص 273.


    نظر شما راجع به این مطلب  ()


  • فلسفه سجده بر خاک چیست؟
    نویسنده: یک دوست دوشنبه 87/2/2 ساعت 5:48 عصر

    قسمت اول


     سوال:
    فلسفه سجده بر خاک چیست؟ و چرا شیعه بر مهر و تربت کربلا سجده می کند؟
     پاسخ:

    یکی از مسائل جنجال برانگیز علیه شیعه – از روی جهل یا دشمنی – که از طرف مخالفان مطرح می شود و از این طریق شیعه را مورد حمله قرار می دهند، مسئله سجده بر خاک است. در حالی که اگر این مسئله از روی حق و انصاف و به دور از هرگونه تعصب بررسی شود، نتیجه آن درست برعکس آن چیزی است که به شیعه نسبت می دهند؛ زیرا که شیعه بر خاک سجده می کند، نه برای خاک؛ چرا که سجده بر دو قسم است؛ یکی سجده برای چیزی و دیگری سجده بر چیزی.
    بدون تردید اولی حالتی از حالات شرک است و شیعه این نوع از سجده را حرام می داند؛ برای این که سجود این چنینی برای غیر خدا است و اثباتش نیاز به براهین و تلاش زیاد ندارد، و شما را به فتاوای علمای شیعه در این مسئله ارجاع می دهیم.
    برای روشن شدن مسئله و حقیقت موضوع، به تحلیل و بررسی آن در ضمن مباحث آینده می پردازیم.
    تعریف سجود
    سجود در لغت به معنای فروتنی، افتادگی و ... آمده است. در شرع مقدس به معنای نهادن مقداری از پیشانی بر زمین یا غیر آن در حالی که چیزی بین پیشانی و چیزی که بر آن سجده می شود، حایل و فاصله نباشد. دلیل آن روایتی است که می گوید: "هنگامی که سجده می کنی پیشانی ات را بر زمین بگذار و سریع به زمین نزن؛ (مانند نوک زدن کلاغ بر زمین)".[1]
    همچنین در این باره روایت است: "نزد پیامبر (ص) از حرارت و گرمی زمین مکه و مدینه در پیشانی و دست هایمان شکایت کردیم و رسول خدا (ص) به شکایت ما جواب مثبت نداد".[2]
    سجده به اجماع تمام علما و فقها واجب است؛ چرا که خدای متعال می فرماید: "ای کسانی که ایمان آورده اید: رکوع کنید و سجده به جا آورید...".[3]
    فقهی بودن مسئله
    بدیهی است که این موضوع (سجود) از مسائل فقهی است، نه از مسائل کلامی؛ زیرا که سجده به فعل مکلف تعلق و ارتباط دارد. اختلاف در مسائل فقهی (نزد شیعه و اهل سنت) فراوان است و بهترین دلیل آن، این است که مشاهده می کنیم، مذهب اهل سنت خود به چهار مذهب اصلی تقسیم می شود که این چهار مذهب در بسیاری از مسائل فرعی فقهی با هم اختلاف دارند.[4]
    روایات باب سجود
    اخبار و روایات وارده در باب سجود را می شود به سه قسم تقسیم نمود:
    1. روایاتی که تأکید می کنند به ضرورت سجده بر زمین.
    2. روایاتی که اشاره دارند به سجده بر گیاهان؛ مانند حصیر.
    3. روایاتی که اشاره دارند به سجده بر پیراهن (پارچه) پنبه ای یا پشمی.[5]
    الف. روایاتی که بر سجود روی زمین تأکید می کنند. روایات در این زمینه فراوان است و با تعابیر متفاوت و مختلف در کتاب های روایی نقل شده است که ما در این جا به ذکر چند نمونه اکتفا می کنیم:
    1. "جعلت لی الارض مسجداً و طهوراً"؛ زمین برای من محل سجده و پاک کننده قرار داده شد. این روایت در کتاب مسلم این گونه آمده است:
    "تمام زمین برای ما محل سجده قرار داده شد و خاکش برای ما پاک کننده (طهور)، در صورتی که آب یافت نشود".
    در سنن ترمذی این گونه آمده است: "تمام زمین برای من مسجد و طهور قرار داده شد".
    در کلام بیهقی چنین نقل شده است: "زمین برای من طهور و مسجد قرار داده شد". در کلام بیهقی با این بیان نیز ملاحظه می شود: "زمین برای من پاک و مسجد قرار داده شد و هر کجا که هنگام نماز شد نماز می خوانم هر طور که باشد".[6]
    2. اباذر نقل می کند که رسول خدا (ص) فرمود: "زمین برای تو محل سجده است. پس هر کجا که وقت نماز شد، نماز بخوان".[7]
    3. ابن عباس می گوید: "پیامبر (ص) بر سنگ سجده کرد".[8]
    4. ابو سعید خدری روایت می کند: "من با چشمان خودم دیدم که بر پیشانی و بینی رسول خدا (ص) اثر خاک و گل بود".[9]
    5. جابربن عبدالله می گوید: "من با رسول خدا (ص) نماز ظهر می خواندم. به خاطر شدت گرما و حرارت، یک تکه سنگ در دست خود گذاشتم تا این که سرد شود و بر آن سجده کنم ".
    6. انس بن مالک می گوید: "ما با پیامبر (ص) در گرمای شدید نماز می خواندیم، هر یکی از ما سنگ بر می داشتیم و در دست خود نگه می داشتیم تا این که خنک شود، وقتی سرد شد می گذاشتیم و بر آن سجده می کردیم".[10]
    7. عمر بن خطاب می گوید: "در شب بارانی برای نماز صبح خارج شدیم؛ چون زمین گل آلود شده بود، هر یک از ما مقداری سنگ جمع آوری کردیم و در حیاط مسجد فرش کردیم و بر آن نماز گذاردیم، وقتی پیامبر (ص) متوجه این مسئله شد، فرمود: چه چیز خوبی، پس این شروع نماز خواندن با سجده بر سنگ بود".[11]
    8. عیاض بن عبدالله قرشی نقل می کند: "چون پیامبر (ص) دید مردی بر عمامه ای که بر سرش است، سجده می کند، اشاره فرمود عمامه ات را به عقب بکش و اشاره فرمود با پیشانی ات سجده کن".[12]
    اینها نمونه ای از روایات فراوانی است که بیان می کند، سجود باید بر خاک و زمین باشد.[13] بیهقی می گوید: ... اگر سجود بر پارچه و لباس جایز بود، باید در روایات به آن اشاره می شد؛ چرا که سجده بر آن از برداشتن سنگ و خنک کردن در دست برای سجود راحت بود.[14]
    ب. روایاتی که می گویند سجود بر غیر زمین بدون عذر جایز است:
    1. انس بن مالک نقل می کند: "جده اش (ملیکه) رسول خدا (ص) را برای غذایی که برای آن حضرت پخت، دعوت کرد. پیامبر (ص) از آن غذا و طعام خورد، سپس فرمود: برخیزید و با من نماز اقامه کنید. انس بن مالک می گوید: پاشدم و حصیری را که بر اثر مرور زمان سیاه شده بود، آبی پاشیدم و نمناکش کردم. پیامبر (ص) بر آن ایستاد. من پشت سر حضرت و آن پیرزن (جده اش) پشت سر من به نماز ایستادیم.[15]
    همچنین از انس روایت دیگری است با این مضمون که می گوید: "یکی از عمه هایم برای پیامبر (ص) طعامی پخت و خطاب به پیامبر اکرم (ص) گفت: من دوست دارم در منزل من غذا میل کنی و در آن جا نماز بخوانی! انس می گوید: پیامبر (ص) آمد، حصیر بزرگی که در منزل بود، دستور داد آن را در گوشه ای از اتاق گذاشتیم و روی آن را آب و جارو کردیم، پس پیامبر (ص) بر روی آن به نماز ایستاد و ما پشت سر آن حضرت نماز اقامه کردیم".[16]
    همچنین از انس بن مالک روایت است که می گوید: "ام سلیم از رسول خدا (ص) درخواست نمود تا به منزلش بیاید و نماز بخواند، تا وی آن جا را مکان همیشگی نمازش قرار دهد! رسول خدا (ص) درخواست ام سلیم را اجابت کرد، به منزل او آمد، حصیری را که در خانه اش بود با آب مرطوب نمودم و پیامبر در آن جا نماز خواند، ام سلیم با پیامبر (ص) نماز گذارد و آن جا را مصلای خویش قرار داد". [17]
    2. ابن عباس نقل می کند: "رسول خدا (ص) بر حصیر کوچک نماز می گذارد".[18]
    3. ابو سعید خدری می گوید: "بر پیامبر (ص) وارد شدم، دیدم آن حضرت بر روی حصیر نماز می خواند و بر همان حصیر سجده می کند".[19]
    4. میمونه (همسر پیامبر) نقل می کند: "رسول الله در حال نماز بود و من در کنارش بودم به گونه ای که پیراهنش به من می خورد، هنگامی که به سجود می رفت، و بر حصیر نماز می گذارد".[20]
    روایات در این زمینه فراوان است که به جهت اختصار به همین مقدار اکتفا می کنیم.

    ادامه دارد ....

    ----------------------------------------------
    [1] ابن حبان، صحیحه، ج 1، ص 264.
    [2] مسلم، صحیح، ج 3، ص 312؛ ابن ماجه سنن، ج 2، ص 360.
    [3] حج، 77.
    [4] برای اطلاع بیشتر مراجعه شود به: الفقه علی المذاهب الاربعة، الجزیری، عبدالرحمن.
    [5] علامه امینی، السجود علی التربة الحسینیة، ص 13.
    [6] صحیح البخاری، ج 1، ص 113؛ صحیح مسلم، ج 2، ص 64؛ صحیح النسائی، ج 2، ص 32؛ صحیح ابی داود، ج 2، ص 114؛ السنن الکبری، ج 2، 433، 435.
    [7] صحیح النسائی، ج 2، ص 37.
    [8] حاکم در مستدرک ان روایت را نقل کرده و ذهبی آن را تصحیح نموده است، ج 3، ص 473.
    [9] صحیح البخاری، ج 1، ص 2، 198، 163، 253، 256، 258، 259؛ سنن ابی داود، ج 1، ص 143 – 144؛ السنن الکبری، ج 2، 106.
    [10] السنن الکبری، ج 2، 106.
    [11] سنن ابوداود؛ ج 1، ص 75؛ السنن الکبری، ج 2، ص 440.
    [12] السنن الکبری، ج 2، ص 105.
    [13] جهت آگاهی بیشتر درباره روایات وارده در این باب، نک: نمایه "ما هی فلسفة السجود علی التربة"؟ سؤال 508 عربی (سایت: ???).
    [14] مسند احمد حنبل، ج 1، ص 321؛ السنن الکبری، ج 2، ص 105.
    [15] بخاری، صحیحه، ج 1، ص 101؛ صحیح النسائی، ج 2، ص 57.
    [16] ابن ماجه، سنن، ج 1، ص 255.
    [17] صحیح النسائی، ج 2، ص 57.
    [18] ترمذی، صحیح، ج 2، ص 126.
    [19] صحیح مسلم، ج 2، ص 62، 126.
    [20] بخاری، صحیح، ج 1، ص 101؛ مسلم، صحیح، ج 2، ص 128.


    نظر شما راجع به این مطلب  ()


    <      1   2